پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
آیا می دانستید؟
نوشته شده در چهار شنبه 20 / 5 / 1393
بازدید : 935
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

آیا می دانستید «برت مک کنیز» که در «فیلم هابیت» نقش «لیندیر» همان اِلفی که در ریوندل به استقبال گندالف می آید، همان اِلفی است که در «فیلم بازگشت پادشاه» مسئول همراهی «آرون» تا «بندرگاه های خاکستری» بود؟ کار اصلی ایشان خوانندگی است و سال گذشته برای ترانه فیلم «The Muppets » برنده جایزه اسکار شد.
آیا می دانستید «جد بروفی» بازیگر نقش «نوری» پدر همان بچه ای است که در «فیلم بازگشت پادشاه» در صحنه مکاشفه «آرون» نقش کودکی «الداریون» را بازی می کرد؟ ایشان همچنین در «فیلم دو برج» نقش «شارکو» فرمانده «وارگ سوار ها» را بازی کرده و در «فیلم بازگشت پادشاه» نقش یک «اورک» را ایفا می کند.
آیا می دانستید «آدام براون» بازیگر نقش «اوری» برای اولین بار بازی در یک فیلم سینمایی را با «هابیت» تجربه کرده و قبل از آن فقط در یک سریال تلویزیونی بازی کرده بود؟
آیا می دانستید «فرن والش» همسر «پیتر جکسون» و از اعضای تیم نویسندگان «هابیت» در فیلم «ارباب حلقه ها» صدای جیغ «نزگول» را ادا کرده است؟ در آن زمان او مریض بوده و یکی از تکنسین های صدا به او می گوید برای گرفتن حس درست هنگام ادای این صدا طوری جیغ بزند که گویی «پیتر جکسون» حق ساخت «سیلماریلون» را خریده است!
آیا می دانستید نام «فلیپا بوینس» از نویسندگان فیلمنامه «هابیت» و «ارباب حلقه ها» در زبان یونانی به معنی «عاشق اسب» است و شکل آنگلو -ساکسون این اسم «Eowyn» نام یکی از شخصیت های «ارباب حلقه ها» می شود؟
آیا می دانستید «ایان مک کالن» قبل از بازی در نقش «گندالف» هیچ کدام از کتاب های «تالکین» را نخوانده بوده است؟ او همچنین مجبور شد برای ایفای این نقش از یک بینی پروتزی استفاده کند. در ضمن ایشان تنها بازیگر سه گانه «ارباب حلقه ها» بود که نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
آیا می دانستید که تکنیسین صدای سه گانه «ارباب حلقه ها»، صدای «مرکب نزگول» را توسط باد کردن پلاستیک های زباله (با فشار زیاد) و بعد خالی کردن آن ها بو جود آورده است؟ و این که صدای بالروگ را از کشیدن دو قطعه بتن روی هم درست شده است؟
آیا می دانستید «ایان هولم» بازیگر نقش «بیلبو» در «ارباب حلقه ها» و «هابیت» (بیلبوی پا به سن گذاشته) سی و سه سال پیش در اقتباس رادیویی «ارباب حلقه ها» نقش فرودو رو ایفا کرده بود؟
آیا می دانستید «ریچارد آرمیتاژ» بازیگر نقش «تورین سپربلوط» در «سه گانه هابیت»، در کودکی در تئاتری برگرفته از «کتاب هابیت» نقش یه اِلف را بازی کرده بود؟
آیا می دانستید «سیلوستر مک کوی» بازیگر نقش «راداگاست» در «فیلم هابیت» از کاندیداهای ایفای نقش «بیلبو بنگینز» در «سه گانه ارباب حلقه ها» بوده است؟ هر چند که در انزمان از ایفای این نقش صرف نظر کرد.
آیا می دانستید «کیت بلانشت» بازیگر نقش «گالادریل» به واسطه باردار شدنش توانست این نقش را بازی کند؟ چون قبل از آن قرار بود در فیلم «تاجر ونیزی» بازی کند اما به خاطر بارداری از آن پروژه انصراف داده و پس از آشنایی با «ایان مک کلن» به تیم بازیگری «ارباب حلقه ها» اضافه می شود.
آیا می دانستید «ویگو مورتنسن» بازیگر نقش «آراگورن» برای ایفای این نقش در آخرین لحظات جانشین «استوارت تونسند» شد و اگر علاقه شدید پسرش به رمان «تالکین» نبود به این نقش نمی رسید؟
آیا می دانستید «کریستوفر لی» بازیگر نقش «سارومان» تنها فرد از تیم بازیگری «ارباب حلقه ها» بوده که شخصا با تالکین ملاقات داشته است؟ او یک تالکین شناس حرفه ای است و بارها از حذف صحنه مرگش در نسخه سینمایی «ارباب حلقه ها» گلایه کرده است.
آیا می دانستید در جریان اقتباس از روی رمان «ارباب حلقه ها» از ۲۷ نسخه کتاب استفاده شد؟ بسیاری از این نسخه ها برگ برگ شدند زیر جمله ها خط کشیده می شد یا حاشیه نویسی می شد.
آیا می دانستید «شان بین» بازیگر نقش «برومیر» تنها جایزه سینمایی اش را برای بازی در فیلم «بازگشت پادشاه» دریافت کرده است که تنها سه ثانیه در آن حضور دارد (نسخه سینمایی)؟ او همچنین گفته تنها دلیلی که باعث شد نقش «برومیر» و «اودیسه» ( در فیلم تروی) را قبول کنه این بوده که از اینکه به عنوان یک شخصیت بد ذات شناخته بشود (در اثر ایفای تعداد زیادی نقش منفی) خسته شده بوده.


آیا میدانستید«اُرلاندو بلوم» بازیگر نقش «لگولاس» در ابتدا برای ایفای نقش شخصیت «فارامیر» گزینش شده بود؟ نام اصلی این بازیگر «ارلاندو جاناتان بلانشارد بلوم» یکی از طولانی ترین نامهای بازیگران هالیوود هست.


آیا می دانستید که «پیترجکسون» در ابتدا از «بیلی بوید» بازیگر نقش «پیپین» خواست که برای بازی در این نقش لهجه اسکاتلندیش را کنار بگذارد اما بعدا منصرف شد؟ یکی از دلایل این کار این بود که در «کتاب هابیت» چنین آمده که مخترع بازی گلف یکی از اسلاف «خاندان توک» بوده و از آنجا که در واقعیت بازی گلف یک بازی اسکاتلندی است، «جکسون» به این نتیجه می رسد که لهجه اسکاتلندی برای «پره گرین توک» چندان هم دور از ذهن نیست. جالب است بدانید که «جکسون» برای گرفتن تست بازیگری از «بوید» شخصا به اسکاتلند سفر کرد. در ضمن «بوید» ترانه ای به نام «The Steward of Gondor» را برای فیلم «بازگشت پادشاه» نوشته و اجرا کرده است.


آیا می دانستید برخی از صحنه های «فیلم ارباب حلقه ها» که نیاز به جلوه ها ی ویژه کامپیوتری با دقت بیشتری داشتند زمانی به پایان رسیدند که فیلم اسکار بهترین جلوه ها ی ویژه را از آن خود کرده بود ؟


آیا می دانستید هنگامی که اولین بار «گندالف سپید» را می بینیم. عوامل فیلم صدای او را با صدای «سارومان» ترکیب کردند؟ و چشمان او را نیز با چشمان «سارومان» ( کریستوفر لی) جا به جا نموند تا با ایجاد یک تنش کوچک در شما، فکر کنید به واقع او سارومان است؟


آیا می دانستید «برد دوریف» بازیگر نقش «گریما» در طول ساخت فیلم مجبور شد ۵ بار ابروهایش را بتراشد؟


آیا می دانستید «جان رایس دیویس» بازیگر نقش «گیملی» برای ایفای این نقش مجبور بوده بیش از ۵ ساعت زیر گریم بشینه؟ او به موادی که در گریمش به کار می رفته حساسیت داشته و مجبور بوده هر سه روز یکبار جلوی دوربین برود. جالب است بدانید با اینکه او نقش یک «دورف» را بازی کرده ولی بلند قد ترین فرد در بین «یاران حلقه» است.


آیا میدانستید «سه گانه ارباب حلقه ها» بیشترین عوامل تولید را در تاریخ سینمای جهان داشت؟ تقریبا ۲۴۰۰ نفر در پشت و جلوی دوربین برای این فیلم زحمت کشیدند.


آیا می دانستید سکانس‌های مربوط به «کریستوفرلی» بازیگر نقش «سارومان» در «فیلم هابیت» بدلیل کهولت سن و نقش کم او در یکی از استودیو‌های انگلیسی فیلمبرداری شد تا او مجبور نشود مسافت طولانی تا نیوزیلند را مسافرت کند؟


آیا می دانستید مدل سازی «شلوب» بر اساس شکل ظاهری یک نوع عنکبوت به نام«tunnelweb» که در نیوزیلند زندگی می کند صورت گرفته است؟


آیا می دانستید «پیترجکسون» مجبور شد شخصا ۵۰ هزار دلار هزینه کند و یک نوار تبلیغاتی ۳۵ دقیقه ای از «ارباب حلقه ها» تهیه کرده تا به استودیوهای هالیوود نشان دهد و فیلمنامه پیشنهادی خود را به هشت کمپانی فیلم سازی هالیوود فرستاد اما تنها یکی از آن ها جواب داد: «نیولاین استودیو»


آیا می دانستید اولین اورکی که «آراگورن» در «نبرد پله نور» می کشد، در واقع پسر اوست که نقش آن اورک را بازی می کرد؟


آیا میدانستید بنابر ادعای «جان هو» و «آلن لی»، هابیت اولین فیلمی است که تولیدش از همان ابتدا بر پایه سه‌بعدی طراحی شده و حتی «استوری بورد‌های» فیلم سه‌بعدی هستند؟ تا جایی که یکی از آنها در صفحه قرمز سکانسی را طراحی می‌کرد و دیگری در صفحه آبی رنگ و سپس دو صفحه را با هم ادغام می‌کردند؟


آیا می دانستید «پیتر جکسون» برای اولین بار کتاب «ارباب حلقه ها» را در سال ۱۹۷۸ بعد از دیدن کارتون «ارباب حلقه ها» ساخته «رالف‏ باکشی» خوانده و در واقع با دیدن فیلم «باکشی» ترغیب به خوندن کتاب شد؟


آیا می دانستید بین تمامی کاراکتر های «ارباب حلقه ها» و «هابیت» کاراکتر مورد علاقه و نزدیک به شخصیت «جکسون» به گفته خودش «بیلبو بگینز» است؟ چون ماجراجویی را دوست ندارد و ترجیح‏ می‏دهد در خانه بماند و کنار آتش کتاب‏ بخواند.


آیا می دانستید که «الیجا وود» اولین کسی بود که در اکتبر ۲۰۰۱ به «کلوب هواداران فیلم ارباب حلقه ها» پیوست و حتی به خاطر همین در تیتراژ هم از او تشکر شد ؟


آیا می دانستید «لیو تایلر» بازیگر نقش «آرون» برای ایفای این نقش وقت زیادی را صرف تمرین شمشیر بازی کرده و مهارت خوبی هم بدست آورد اما بعدا فیلمنامه عوض شد و او نتوانست از مهارتش استفاده کند؟ جالب است بدانید که فرزندش درست در روزی که نسخه «اکستندد ارباب حلقه ها» منتشر شد به دنیا آمد. نکته جالب دیگر اینکه که خانم تایلر هیچگاه به کلاس بازیگری نرفته است.


آیا می دانستید «اندی سرکیس» در«فیلم هابیت» نه تنها دوباره نقش «گالوم» رابازی می‌کند بلکه به عنوان دستیار دوم «پیترجکسون» پشت صحنه‌ها حضوردارد؟


آیا میدانستید در حین ساخت «فیلم هابیت» نخست‌وزیر نیوزلند به شخصه کمک فراوانی کرد تا کار تهیه فیلم به سهولت انجام بپذیرد؟ نیوزلند و «سرزمین میانه» در ارتباطی تنگاتنگ هستند تا جایی که اگر فیلم‌های هابیت در جای دیگری ساخته می‌شد، نیوزلند درآمدی نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار را از دست می داد. این فقط شامل درآمدی نیست که از طریق ساخت لوکیشین‌ها به دست می‌آید؛ بلکه توریست‌های زیادی هستند که این فیلم‌آنها رابه این کشور سرازیر می‌کنند.


آیا می دانستید «شون آستین» بازیگر نقش «سام وایزگمجی» درصحنه ای که به دنبال «فرودو» وارد آب می شود پایش روی تکه ای شیشه شکسته که در رودخانه بوده می رود و براثر شدت خونریزی به بیمارستان منتقل می شود؟ جالب است بدانید پدر او «جان آستین» از کاندیداهایای ایفای نقش «گندالف» بود. درضمن این پدر و پسر از معدود پدر و پسرهایی هستند که هردو دریک فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم بازی کرده اند.


آیا می دانستید در جریان ساخت «ارباب حلقه ها»، «کریستوفر لی» (بازیگرنقش سارومان) هر روز بخش‌هایی از کتاب را که مربوط به فیلم‌برداری آن روز می‌شد را برای بقیه می‌خواند؟ 




مهمانخانه بری(اسبچه راهوار)
نوشته شده در چهار شنبه 20 / 5 / 1393
بازدید : 960
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

مهمانخانه قدیمی به نام “اسبچه راهوار”، مکانی برای ملاقات مردم بری و مسافران. ساختمان سنگی سه طبقه که از قسمت اصلی و دو جناح که محوطه را محصور می کرد تشکیل شده بود و اتاقهایی برای انسانها و هابیتها داشت. خانواده باتربر از دیرباز اداره مهمانخانه را برعهده داشتند، و در زمان جنگ حلقه بارلیمن باتربر عهده دار آن بود. 




آمون سول
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1029
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

زمان : برج در این منطقه بسال ۳۳۲۰ دوران دوم ساخته، و در سال ۱۴۰۹ دوران سوم سوزانده و نابود شد.


مکان: در شرق بری، منتهی الیه جنوبی تپه های ودر

نام های دیگر: ودرتاپ

نام الفی تپه ای که در میان انسان ها ودر تاپ خوانده می شود و در سرحد جنوبی تپه های ودر سر بر آورده است.

آمون سول در نزدیکی مرکز پادشاهی باستانی آرنور قرار داشت و الندیل برجی بلند روی قلّه اش برای نگهداری پلان تیر سرزمینش ساخته بود. در سالهای بعد آرنور به سه فرمانروایی کوچک تر تجزیه گشت و برج آمون سول نقطه ای قرار داده شد که این سه بهم می رسیدند. بالاخره این برج توسط نیرو های انگمار نابود شد اما پلان تیر را از آنجا خارج و به فورنوست برده شد.

در پایان دوران سوم برج آمون سول برای قرن ها ویرانه بود ولی همچنان بلند ترین نقطه تا مایل ها آن سو تر در آن نواحی باقی ماند. اینجا بود که گندالف با سواران سیاه مبارزه کرد و بعد ها نیز فرودو در گودی زیر تپه مجروح شد. 




آراگورن اله سار
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1258
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

عهد: ۱ مارچ ۲۹۳۱ دوران سوم تا ۱۲۰ دوران چهارم[۱]

سرکرده دونه داین (حداقل) از ۲۹۳۳ دوران سوم

نژاد: انسان

گروه: از اعقاب خاندان ایسیلدور، خاندان خودش که با عنوان تلکونتار شناخته می‌شود را تاسیس کرد.

معنی: نا مشخص، اما «آرا»، «ارباب» یا «شاه» معنی می‌دهد.[۲]

دیگر نام‌ها: اله سار، استل، امید، پا دراز، استرایدر، تورنوگیل، بادپاادپا

عناوین: سرکرده دونه داین، سرکرده شمال، دونادان، عقاب ستاره، انوینیاتار، پادشاه بزرگ، وارث ایسیلدور، پادشاه تمام دونه داین، پادشاه غرب، ارباب دونه داین.


وارث ایزیلدور به واسطه سی و نه نسل، رئیس دونه داین شمال و پس از جنگ حلقه، پادشاه قلمرو از نو متحد آرنور و گوندور. گندالف او را «بزرگ‌ترین مسافر و شکارچی در این دوره جهان» نامیده. آراگورن قبل از این که سلطنت خود را باز ستاند، ماجراهای بسیار بزرگی را تجربه کرد و به بسیاری از سرزمین‌های دور سفر کرد.

او به عنوان وارث آراتورن دوم از دونه داین شمالی متولد شد، آراگورن، در حالی که تنها دو سال از عمرش می‌گذشت، پدر خود را توسط اورک ها از دست داد. مادرش گیلرائن او را به ریوندل، جایی که الروند پرورش او را به عهده گرفت برد. در ریوندل هویت او پنهان شد و او تنها با نام استل در طول سالهای کودکیش شناخته می‌شد. تنها در سن بیست سالگی بود که الروند او را از اصل و نسب واقعی‌اش آگاه کرد و به او دو نشانه از جایگاهش به عنوان وارث ایسیلدور داد: حلقه باراهیر و تکه‌های نارسیل. نیز در این زمان بود که او برای اولین بار آرون را ملاقات کرد.

پس از آگاه شدن از جایگاه حقیقی‌اش از الروند اجازه مرخص شدن طلبید و عازم سرزمین‌های وحشی سرزمین میانه گردید. خیلی زود پس از آن گندالف را ملاقات کرد و این دو تبدیل به دوستانی صمیمی شدند. پس از آن او شروع به یک رشته ماجراجویی در سرزمین میانه کرد. در سرزمین‌های جنوبی، تنگل از روهان و اکتلیون دوم از گوندور هر دو را خدمت کرد. هرچند که او دوباره نام مستعاری برگزید و خود را تورنوگیل می‌خواند. پس از پیروزی بزرگی بر دریانوردان اومبار، خدمت در گوندور را ترک کرد و به شرق سفر کرد.

در نهایت سفرهایش او را به لورین کشاند، جایی که دوباره با آرون ملاقات کرد، آن‌ها عشقشان به هم را روی تپه سبز کرین آمروت اعلام کردند و آراگورن حلقه باراهیر، میراث باستانی خانواده‌اش را به آرون داد. اخبار این موضوع الروند را متاسف کرد و وقتی آراگورن به ریوندل بازگشت الروند به او هشدار داد. در این زمان بود که مادرش، گیلرائن، خانه الروند را ترک کرد و خیلی زود پس از آن درگذشت.

در سال‌های بعد او دوباره با گندالف همراه شد. سال‌ها قبل، وقتی آراگورن هنوز کودک بود، گندالف از موجودی به نام گالم آگاه شد که حلقه اعظم را قبل از این که به بیلبو بگینز برسد در تملک داشت. آراگورن قبول کرد که به شکار گالم برود و سرانجام او را در مرزهای باتلاق مردگان در مرزهای موردور یافت. از آنجا او را از سرزمین‌های وحشی سرزمین میانه به شمال برد تا زمانی که به قلمرو تراندویل در شمال سیاه بیشه رسید، جایی که گالم زندانی و توسط گندالف بازجویی شد. اینجا بود که دخالت مستقیم آراگورن در وقایع جنگ حلقه آغاز گردید.

سال بعد، با آگاهی از طرح گندالف مبنی بر این که حلقه باید توسط فرودو بگینز از شایر بیرون آورده شود، آراگورن عازم یافتن و محافظت از حامل حلقه شد. در جاده شرق شایر او چهار هابیت را دید که یکی از آن‌ها خود را بگینز معرفی می‌کرد. او مخفیانه این چهار تن را به سمت شرق تا بری دنبال کرد، جایی که در نهایت هویتش را بر آنان آشکار کرد و به آنان پیشنهاد کرد که تا ریوندل راهنمایشان باشد. زین سان سفری طولانی و سخت آغاز شد که طی آن فرودو زخمی مهلک برداشت، اما در نهایت او آنان را به سلامت به خانه ای آورد که کودکی‌اش را در آن سپری کرده بود. آنجا، مردمانی از سراسر سرزمین میانه برای شورایی جمع شدند، شورای الروند، شورایی که در آن تصمیم گرفته شد تا گروهی از نه پیاده فرستاده شود تا کوه هلاکت در سرزمین موردور را بجویند و حلقه را نابود کنند. آراگورن یکی از این نه تن بود و قبل از این که عازم شود، چلنگران ریوندل قطعات نارسیل را گرفتند تا آن را از نو شکل داده و تبدیل به شمشیر جدیدی برای آراگورن کنند، شمشیری که او آندوریل نامید، شعله غرب.

گندالف گروه را از ریوندل از سرزمین‌های وحشی و خالی غرب کوهستان مه آلود به جنوب هدایت کرد. آنان سعی کردند تا با عبور از گذرگاه شاخ سرخ از کوه‌های مه آلود بگذرند، ولی وقتی موفق نشدند، راه خطرناک و تاریک موریا را در پیش گرفتند. آنجا با یک بالروگ مواجه شدند و گندالف از دست رفت، گرچه باقی گروه از طریق دروازه شرقی فرار کردند. از آنجا آراگورن وظیفه رهبری را بر عهده گرفت و باقی گروه را به لورین و سپس از رودخانه بزرگ، به پایین، به پارت گالن در بالای رائوروس هدایت کرد.

پای آمون هن گروه پراکنده شد: یکی از اعضا، بورومیر، کشته شد، حال آنکه فرودو و سام وایز عازم شرق شدند و مریادوک و پره گرین توسط اورک ها دستگیر شدند و به غرب برده شدند. پس از کمی رایزنی آراگورن تصمیم گرفت تا اورک ها را تعقیب کند و مری و پیپین را نجات دهد. پس او به همراه لگولاس و گیملی، بدون خستگی رد را به بیرون از امین مویل و از میان چمنزار روهان تعقیب کرد. آنجا، او ائومر را ملاقات کرد، کسی که به او اسبی به نام هاسوفل را قرض داد، از آن پس سه نخجیرگر به سفرشان ادامه دادند تا به جنگل فنگورن رسیدند.

در فنگورن، آراگورن دریافت که دوست دیرینش گندالف، در حقیقت زنده است، اما به عنوان گندالف سپید باز گشته است. وقتی سه نخجیرگر آگاه شدند که مری و پیپین در امان هستند، گندالف را تا ادوراس همراهی کردند، جایی که گندالف تئودن را شفا داد و همراه ارتش روهان به هلمز دیپ عازم شد. آراگورن، پس از مبارزه دلاورانه ای علیه نیروهای سارومان در نبرد شاخ آواز، با خویشان شمالی‌اش مواجه شد: سی نفر از دونه داین که هالباراد هدایتشان می‌نمود و همراه آنان پسران الروند، الادان و الروهیر. همچنین دونه داین با خود اسب خود آراگورن را همراه آورده بودند، روهیرین و پسران الروند حامل پیغامی از جانب پدرشان بودند که یک پیشگویی باستانی از مالبت پیشگو را به آراگورن یادآوری می‌کرد.

پیشگویی از مردان مرده ای سخن می‌گفت که زیر دویموربرگ، واقع در کوهستان سپید در جنوب روهان مسکن داشتند. پس آراگورن با گروه خاکستری‌اش عازم یافتن جاده‌های مردگان شدند. هنگامی که به آنجا رسید، اعتبارش به عنوان وارث ایسیلدور، مردگان را قانع کرد تا او را خدمت کنند و آنان او را به بیرون از کوه‌ها، از میان زمین‌های گوندور، به شرق دنبال کردند. در بالا دست مصب های آندوین آنان به شهر بندری پلارگیر آمدند، جایی که یک ناوگان دزدان دریایی را کاملا مغلوب کردند و کشتی‌هایشان را به تصرف خود در آوردند. با مرخص کردن ارتش مردگان، آراگورن اسیران درون کشتی‌ها را آزاد کرد و با ملحق کردنشان با مردانی از ایالات گوندور که او را دنبال می‌کردند، او قادر بود تا کشتی‌ها را با مردان پر کند و به سمت شمال، به میناس تیریت براند.

ناوگان به سوی هارلوند حرکت کرد، بندر جنوب میناس تیریت، آنجا شهر را محاصره شده یافتند. هنگامی که کشتی‌ها رسیدند، در ابتدا مدافعان شهر نگران شدند، اما آراگورن بیرقش با نشان درختی سپید بر زمینه سیاه را برافراشت و نیروهای گوندور دریافتند که نیروی جدیدی از متحدین آمده است. برخلاف نابرابری ترسناک نیروها و شانس به ظاهر بد، نبرد بزرگ پله نور به پیروزی انجامید و میناس تیریت در مقابل نیروهای ارباب مورگول نجات یافت.

دنه تور خادم میناس تیریت، از روی جنون جان خودش را گرفته بود و حین نبرد نابود شده بود. آن موقع، آراگون می‌توانست سلطنت گوندور را برای خود طلب کند، اما تصمیم گرفت که چنین نکند. به جایش فرماندهان غرب تصمیم گرفتند تا از اندرزهای گندالف پیروی کنند. تدبیر آنان این بود که بدون هیچ امیدی به موفقیت، به جنگ موردور عازم شوند تا توجه چشم سائورون را از فرودو، حامل حلقه منحرف کنند، کسی که تنها امید حقیقی‌شان به پیروزی در او نهفته بود.

در مقابل دروازه سیاه موردور، آراگورن سائورون را دعوت به جنگ کرد و با نیرویی منکوب کننده از اورک ها، ترول ها و مردان وحشی مواجه شد. نیروی کوچک گوندور حتما نابود می‌شد، اما در آن زمان حلقه به آتش انداخته شد و با آن، نیروی سائورون نابود گشت.

پس از پیروزی بر سائرون، آراگورن پادشاهی را پذیرفت و توسط گندالف در مقابل دروازه تخریب شده میناس تیریت، قبل از ورود به شهر، با عنوان شاه السار تاج گذاری شد. در نیمه تابستان همان سال، او با آرون ازدواج کرد و بنابراین او را ملکه خود گرداند. سپس، یاران حلقه متحد شده، به غرب و شمال، به سوی خانه‌هایشان سفر کردند و آراگورن آنان را تا ایزنگارد همراهی کرد؛ و آنان را پایین دامنه‌های دول باران وداع گفت.

طی دوران طولانی حکومتش گوندور رونق یافت، پادشاهی شمالی دوباره برقرار گشت و بار دیگر با پادشاهی جنوبی ادغام گشت تا قلمرو از نو متحد را شکل دهد. گرچه صلح و آزادی به سرزمین‌های غربی بازگشت، اهریمننان در شرق سقوط سائورون را دوام آوردند و آراگون با شاه ائومر از روهان برای مقابله با آنان تاخت. آرون برایش پسر و وارثی به دنیا آورد، الداریون، همچنین حداقل دو دختر نیز به دنیا آورد. نهایتا هنگامی که پایان زندگی‌اش سر رسید، او آن را (سلطنتش را؟) با تمایل تحویل داد، همان طور که پادشاهان باستانی نومه نور، اجداد دورش، چنین کرده بودند.

[۱] در بعضی از ویرایش‌های فرمانروای حلقه‌ها، در پیوست I (iii) جمله ای آمده که می‌گوید’آراگورن در حقیقت صد و نود سال زیست…’ این خطایی بود که بعدا این گونه اصلاح شد’دویست و ده سال زیست’.

[۲] در حقیقت یک دستنوشت اولیه از پیوست A به معنی نام آراگورن اشاره می‌کند. با استناد به این مطلب، وقتی آراتورن پسرش را نامگذاری کرد، مادربزرگ آراگورن، آن را ‘شجاعت شاهوار’ تعبیر کرد. در نهایت، تالکین این نسخه از داستان را کنار گذاشت، اما این مشخص نیست که آیا او ‘شجاعت شاهوار’ به عنوان معنای آراگورن را نیز کنا گذاشت یا نه. 




بازدید : 1167
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

زمان: نامعلوم است. اما با درنظر گرفتن ارتباط بین نفرین ایسیلدور و سالهای نفرین شده میتوان فهمید که از سال ۳۴۳۰ دوران دوم (زمانی که آخرین اتحاد فراخوانده شد) تا سیزدهم مارس سال ۳۰۱۹ از دوران سوم زمانی که آراگورن مردان مرده را از نفرین رهاند، ادامه داشته است. (جمعا تقریبا ۳۰۳۰ سال)
نژاد: انسان
فرهنگ: مردان کوهستان
جایگاه: مسیر مردگان
معنی: به نظر می رسد که به نفرین ایسیلدور مربوط باشد.
دیگر اسامی: احتمالا برابر با سالهای تاریکی است.

بطور دقیق مشخص نیست اما ظاهرا به سالهای بسیاری که مردان مرده زیر دویموربرگ بودند اطلاق می شده است. نفرین ایسیلدور، برای خیانت آنها در سالهای پایانی دوران دوم باعث شد که آنها در طول دوران سوم نفرین شده باقی بمانند، تا زمانی که آراگورن آنها را از بند این نفرین رهانید و بنابراین از زاویه ی دید مردان مرده سالهای نفرین شده همان دوران سوم است.

بعضی از منابع احتمالی دیگر پیشنهاده کرده اند و آن این است که سالهای نفرین شده به سالهای تاریکی یعنی دوران دوم اطلاق می شده که سائرون بر سرزمین میانه حکمرانی می کرد. این یک توضیح بسیار خوب است (در این حالت مردان مرده طی سالهای تاریکی نبوده اند). اما ارتباط طبیعی بین نام نفرین شده و نفرین ایسیلدور به نظر می رسد که احتمال اول صحیح تر باشد. 




تقویم ایملادریس(گاهشمار ریوندل)
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1334
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

تقویمی که الف‌های ریوندل از آن استفاده می‌کردند. در واقع تنها تقویم الفی است که جزئیات آن شناخته شده است. ساختار سال(لوآ) با آنچه در تقویم انسان‌ها مشاهده می‌شود کاملا متفاوت است. به علت نامیرا بودن الف‌ها زمان برای آن‌ها سریع‌تر از انسان‌های فانی می‌گذرد. این امر در تقویم آنها منعکس شده که تنها شش ماه (یا فصل) دارد که دوتای آنها شامل ۷۲ روز و چهارتای آنها شامل ۵۴ روزمی‌شود. نام‌های آنها عبارت است از: تویله، لایره، یاویه، کوئله، هریوه و کویره. همچنین روزهای جشنی در پایان هر سال و آغاز سال بعد وجود داشتند و نیز در میانه سال (اندری) که در پایان یاویه یا پاییز قرار داشتند. 




بازدید : 1205
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

اگرچه ارو مرگی از برای شما در ائا مقرر نداشته است و شما را از بیماری آسیبی نیست، اما کشته میشوید، و کشته خواهید شد: از زخم سلاح و شکنجه و اندوه ….»

از نفرین ماندوس

کوئنتا سیلماریلیون فصل ۹-حدیث گریختن نولدور

پس از تعقیب در جاده ای طولانی بسوی شمال در خارج از والینور و در امتداد سواحل خالی از سکنه آمان، فئانور و نولدوری که از او پیروی کرده بودند، شخصی عجیب را که بر صخره‌ای بر فراز آن‌ها قرار داشت یافتند کسی که از یک پیشگویی که از طرف والار فرستاده شده بود سخن گفت. اگرچه برای برخی این شخص شناخته شده نبود، ولی تصور می‌رود که خود ماندوس بوده است و بنابراین کلماتی را که ماندوس گفت در زمانهای مختلف به عنوان نفرین یا تقدیر ماندوس یا پیشگویی شمال شناخته می‌شود.

این نفرین بیشتر بر فئانور و بقیه کسانی که سوگند به محافظت از سیلماریل ها خورده بودند گذاشته شد اما آینده تاریکی را برای نولدور پیشگویی کرد که پر از خیانت، حوادث غمبار و مرگ بود. حتی به کسانی که زنده ماندند چیزی وعده داده نشد جز محو شدن در برابر فرزندان کوچک‌تر (انسان‌ها) که در شرف بیدار شدن در سرزمین میانه بودند.

برادر ناتنی فئانور، فینارفین تحت تأثیر کلمات پیشگویی قرار گرفت و به همراه تعداد زیادی از پیروان به والینور بازگشت هرچند که خود فئانور پیام ولار را نپذیرفت و از دریای بزرگ عبور کرد و به سرزمین میانه بازگشت. نفرین ماندوس خیلی زود کار خود را شروع کرد: خود فئانور در زمان کوتاهی پس از اینکه در بلریاند ساکن شد، کشته شد و بقیه کسانی که از او پیروی کرده بودند در اثر نفرین ماندوس به شکلی سقوط کردند. 




دنیای اشباح
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1108
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

وجه اسرارآمیز دیگری از واقعیت که حلقه، دارنده‌ی خود را بدان می‌کشید. موجودات خاصی مانند اشباح حلقه در مرز میان دو دنیا، یعنی دنیای ما و دنیای اشباح حیاتی دوگانه داشتند. اشباح، در دنیای ما نیمه‌شکلی داشتند ولی در دنیای خود، شکل محکم‌تری می‌گرفتند. اشباح قدرت آن را نیز داشتند که دیگران را به واقعیت دنیای خود بکشند و کوشیدند با استفاده از سلاح افسون شده با فرودو چنین کنند. ظاهراً از این قدرت برای ترساندن خدمتکاران خود نیز استفاده می‌کردند. «هم‌چنین که نگات می‌کنه انگاری پوستو می‌کنه و لخت و عور ولت می‌کنه تو تاریکی اون ور.» -گورباگ در دو برج، کتاب پنجم، فصل ده.

ولی تنها اشباح و دارندگان حلقه در دنیای مذکور زندگی نمی‌کردند. الف‌ها به شکلی درخشان و منور در سمت دیگر آستانه بودند. حداقل فرودو گلورفیندل را هنگامی که خودش در نزدیکی این دنیا بود دید. بعدها گندالف گفت که چنین اتفاقی برای الف‌های برین عادی به شمار می‌رفت.

تالکین چندان جزئیاتی در مورد «سمت دیگر» ارائه نمی‌کند ولی اغلب در روایت‌هایی که در ادبیات عامه آمده بدان اشاره شده است. در داستان‌های مذکور، بسیار معمول است که پری‌ها و الف‌ها یا حتی موجودات نه‌ چندان خوشایند را نیز می‌توان دید که میان دنیای ما و قلمروی اسرارآمیز خودشان رفت و آمد دارند. در واقع، داستان‌های فوق بخشی از خاستگاه «سرزمین پریان» به شمار می‌روند و ظاهراً تصور تالکین از دنیای خیالی اشباح نیز به طریقی با داستان‌های مربوط در ارتباط است. اما در نهایت چنان اطلاعات کمی به دست می‌دهد که جز حدس و گمانه‌پردازی در باب موضوع کاری از خواننده ساخته نیست. 




یول تاید(روز های تعطیل یول هابیت ها)
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1165
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

برای هابیت‌های شایری، پایان یک سال و شروع سال بعدی به عنوان روزهای خاصی قلمداد می‌شدند که آنرا روزهای یول نامیده بودند. قبل و بعد این دو روز جشنواره ای نیمه زمستانی برگزار می‌شد که شش روز به طول می‌انجامید. در تقویم شایر، این شش رو از ۲۹ پیش از یول شروع و تا ۲ پس از یول ادامه داشت. این جشنواره مقارن بود با انقلاب زمستانی، بنابراین شش روز جشنواره یول تاید کوتاه‌ترین و تاریک‌ترین روزهای سال نیز بودند. پس از یول، روزها طولانی‌تر شده و به بهار نزدیک می‌شدند. 




آستار(ماه های تقویم نومه نوری ها)
نوشته شده در سه شنبه 19 / 5 / 1393
بازدید : 1019
نویسنده : ابوالفضل رخشانفر

پس از اینکه اداین در نومه نور مستقر شدند، آن‌ها تقویم جدیدی برای خودشان ساختند. اگرچه اجدادشان در سرزمین میانه رسمی داشتند که سال از وسط زمستان شروع می شود اما سوای از این، آن‌ها هیچ نوع تقویم رسمی برای خودشان نداشتند.
در اوایل نومه نوری‌ها از تقویم الف‌ها به عنوان پایه ای برای کار خود استفاده می‌کردند؛ اما جزئیات این تقویم ها که برای الف‌های نامیرا تهیه شده بود نیاز به ویرایش داشت تا برای انسان‌های فانی کاربردی باشد. الف‌ها سال را به شش فصل طولانی تقسیم کرده بودند، اما در گاهشماری شاهان نومه نور، سال به دوازده ماه کوتاه‌تر تقسیم شد که به آنها آستار می گفتند.
هر آستا ۳۰ روز داشت. البته دو ماه ناریه و کرمیه که روز میانه‌ی سال در بین آنها قرار داشت ۳۱ روزی بودند. این تقویم در تمام طول دوران دوم و بخشی از دوران سوم بدون تغییر باقی ماند تا اینکه ماردیل وورونوه، کارگزار گوندور، آنرا تصحیح کرد. در گاهشماری کارگزاری هر کدام از آستار ۳۰ روز داشت و دو روز به نام های تویی‌لره و یاویه‌ره در بهار و پاییز قرار داده شد که جزو هیچ کدام از دوازده آستار نبودند. در این دو روز جشن‌هایی برپا می‌شد. 




تعداد صفحات : 21